خیانت دوست، همان friENDای که آخِرش، به END ختم شد!

از استان همجوار، از ثبت‌نام دانشگاه برمی‌گشتم؛ توی ترمینال اتوبوس، بلیط تاکسی گرفتم؛ نوبت یه مرد سالمندی بود؛ یکی از همکارانش، گفت: «عرب! بیا برو؛ نوبت تو است.» فکر کردم نام فامیلیش، عربه؛ باهاش سلام‌علیک که کردم، از نوع تلفظ کلمات، فهمیدم که واقعاً عربه؛ می‌گفت بچه اهوازه. ازم پرسید از کجا می‌آم؟ بهش گفتم: … ادامه خواندن خیانت دوست، همان friENDای که آخِرش، به END ختم شد!